نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, توسط سولماز |

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع.ولی لبهایم

هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد

با چراغی همه جا گشتم و گشتم درشهر

هیچکس!هیچکس اینجا به تو مانند نشد

هرکسی در دل من جای خودش را دارد

جانشین تو در این سینه خداوند نشد

خواستند از تو بگویند شعرا

      عاقبت با قلم شرم نوشتند:

            نشد...!!!

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, توسط سولماز |

من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم!

که بهانه نزدیک تر نشستن مان می شود

و من........

           روبه روی تو........

                   می توانم تمام شعرهای نگفته دنیا را یک جا بگویم.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, توسط سولماز |

چقدر باید بگذرد؟؟

تا من....

در مرور خاطراتم

وقتی از کنار تو رد می شوم

      تنم نلرزد........

      بغضم نگیرد......

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, توسط سولماز |

چقدر انتظار؟!bahar-20_com_208.jpg

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, توسط سولماز |

آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی می کنیم.

آن زمان که دوستمان دارند لجبازی می کنیم و

بعد برای آنچه که از دست رفته آه می کشیم.Click to view full size image

پس بیاییم دوست بداریم و قدر دوست داشتن ها را

بدانیم وعاشقانه به زندگی نگاه کنیم.تا در آینده

حسرت روزهای رفته وعشق پاکمان را نخوریم و

نخواهیم از ته دل:آه بکشیم!!!   

 

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.